شبکه های اجتماعی و تاثیر آن در زندگی مشترک
امروزه تعداد بیشماری از افراد در سراسر دنیا در شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک،توییتر و… عضو هستند و معمولا در طول روز ساعاتی را در این شبکه های اجتماعی میگذرانند، در این میان افرادی هم هستند که متاهل هستند و دارای یک زندگی و خانواده و همسر هستند و مانند افراد مجرد که معمولا زمان آزاد بیشتری دارند و تعهد به کسی ندارند، نمیتوانند زمان زیادی را به این سایت ها و شبکه های اجتماعی اختصاص دهند. تجربه نشان داده که شبکه های اجتماعی و تاثیر آنها در زندگی مشترک افراد غیر قابل انکار است.
خانم هایی هستند که از بی توجهی همسرانشان گله مند هستند و می گویند که شوهران آنها حتی یک کلمه محبت آمیز هم به آنها نمی زنند اما ، در شبکه های اجتماعی با خانم هایی که در لیست فرند ها و اد لیست اونها قرار دارند بسیار برخورد مناسبی دارند و حرفهای محبت آمیزشان را آنجا می گویند آنهم به خانم هایی که آنها را نمی شناسند و از هویت واقعی آنها اطلاعی ندارند، چون خیلی از افراد با مشخصاتی دروغین و غیر واقعی در این شبکه ها عضو هستند و تصاویر خودشان را هم در این شبکه ها قرار نمیدهند و از تصاویر دیگران یا تصاویر غیر مرتبط استفاده میکنند.
استفاده بیش از حد از این شبکه های اجتماعی افراد را کم کم از دنیای واقعی دور میکند و همین باعث میشود که این دسته از آدمها بجای حل مشکلات بدنبال راههای جایگزین بگردند و این یک حقیقت تلخ است که روابط خانوادگی اکثر کاربران معتاد به شبکه های اجتماعی متزلزل است و برخی نیز منجر به طلاق شده است.
یکی دیگر از معضلات شبکه های اجتماعی، ورود بیاجازه افراد به حریم خصوصی اشخاص مختلف است . این مسئله را می توان اصلی ترین عامل نارضایتی زوجین از حضور همسرشان در شبکه های اجتماعی دانست.زوجینی که نسبت به همسرشان حساس هستند و دوست ندارد که همسرشان با شخص دیگری صحبت خصوصی یا متن خصوصی و یا کامنت خصوصی داشته باشد . این مسئله ربطی به زن یا مرد بودن ندارد و در هر دو جنس به طور طبیعی دیده می شود. برخی مردان علاوه بر اینکه خودشان در شبکه های اجتماعی عضو هستند و با تعدادی کاربر خانم بده بستان کلامی دارند؛ دوست ندارند که خانمشان در این فضا حضور داشته باشد، یا لا اقل دوست ندارند که همسرشان با آقایون حاضر در شبکه های اجتماعی مراوده ای داشته باشند چه برسد به کامنت ها و پیام ها و نوت های خصوصی!
از سوی دیگر، خانمها با درجه بسیار بالاتری از حساسیت ذاتی، نسبت به این موضوع واکنش نشان می دهند. ممکن است خود خانم در شبکه های مختلف اجتماعی عضو باشد و در طول روز بی آنکه همسرش در خانه حضور داشته باشد و با خیال راحت وقتش را صرف حضور در شبکه های اجتماعی نماید. در این حالت طبیعتا همه افرادی که در صفحه اجتماعی ایشان رفت و آمد می کنند «خانم» نیستند و گاهی آقایون هم، چه به صورت گذری و چه به صورت همیشگی از پیج این خانم عبور می کنند. اما با این حال مشاهده می کنیم که خانم از اینکه در صفحه اجتماعی مربوط به همسرش نام چندین «مونث» را دیده یا از اینکه همسرش برای مطالب و نوت های دیگر خانم های فعال در شبکه کامنت می زند، ابراز ناراحتی می کند.
می توان به جرات گفت که همسران شاید در زندگی واقعی، بتوانند حساسیت هایشان را در برابر شریک زندگی شان، کنترل کنند اما به هیچ عنوان نمی توانند این نوع از حساسیت و رنجش خاطرشان از سوی شبکه های اجتماعی را کنترل کرده و آن را بروز ندهند. بی شک این ناراحتی باعث خواهد شد که چه زن و چه مرد، واکنش هایی را در طول روز در مقابل یکدیگر به خرج بدهند و این آغاز اختلافات میان زوج ها خواهد بود.
تاثیر عضویت در شبکههای اجتماعی اینترنتی بر هویت افراد؛ هم چنین تاثیر اینگونه شبکه ها در ارتباط با جنس مخالف بر سبک زندگی مجازی افراد به گونه ای است که به راحتی روابط میان محرم و نامحرم و شکسته شدن حریم ها در اینگونه صفحات اینترنتی قابل مشاهده است.
مسئله مهم دیگری که در رابطه با شبکه های اجتماعی به چشم می خورد این است که؛ امروزه بسیاری از زوج های جوان اگر روحیه خوبی نداشته باشند، به سراغ اینترنت و شبکههای اجتماعی میروند. باید توجه داشت که مراجعه به این سایتها رفتار خودتخریبی و خودآزاردهنده را در افراد تشدید میکند. درواقع در اینگونه سایتها این احساس به افراد دست میدهد که دیگران شادتر از آنها هستند و این باعث سرخوردگی و واکنشهای نامناسب در آنها میشود.
باید در نظر داشت که در شبکه های اجتماعی فضایی آکنده از غیر واقعیت جاری است! افراد می توانند با هویت مجازی و چه بسا هویت جعلی عضو شوند و فعالیت نمایند. از دنیایی که پر از جعل و تقلب است چه انتظاری می رود بر اصلاح روابط و ایجاد همدلی میان زوجین؟ آیا غیر از این است که شبکه های اجتماعی و تاثیر آن در زندگی مشترک افراد بسیار زیاد و غیرقابل انکارست؟ آیا غیر از این است که شبکه های اجتماعی ، ساعات در کنار یکدیگر نشستن زوجین را از ایشان گرفته و آنها را معتاد به جدا نشستن و سرگرم غیر واقعیت شدن؛ می نماید؟